اسَیر بن عُرْوه
اشاره
اسَیر «1» (اسَید) «2» بن عُرْوه: اسَیر بن عروة بن سواد بن هیثم انصاری ظفری، از طایفه بنی ابَیرق «3»
درباره اسَیر بن عروه اطلاع چندانی در دست نیست. گفتهاند: سخنرانی ماهر «4» ، فردی برجسته و صاحب نفوذ در تیره بنی* ابیرق و از مسلمانان متهم به نفاق بود. در جنگهای احد و غزوههای بعد شرکت داشت و در زمان عمر، در فتح نهاوند کشته شد. «5»
مفسران ذیل آیات 105- 114 نساء/ 4 درباره وی گفتهاند «6» : او از طایفهای بود که درصدد گمراه کردن پیامبر صلی الله علیه و آله برآمدند. اسَیْر و اطرافیانش در آیه 113 نساء/ 4 اغواگر خوانده شدهاند: «ولَولا فَضلُ اللَّهِ عَلَیکَ ورَحمَتُهُ لَهَمَّت طَافَةٌ مِنهُم ان یُضِلّوکَ وما یُضِلّونَ الّا انفُسَهُم و اگر لطف ورحمت الهی در حق تو نبود، گروهی از ایشان کوشیده بودند که تو را گمراه سازند، و در واقعکسی جز خود را گمراه نکنند» . اینان در ماجرای سرقت سه نفر از تیره بنیابیرق، از شخصی به نام رفاعةبن* زید، به دروغ، به پاکی افراد خویش گواهی دادند و چون قتادة بن نعمان، برادرزاده رفاعه، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله شکایت برد و از حضرت خواست تا آنان را به بازگرداندن سلاح مسروقه وادارد، از طرف اسَیر و دیگران به دروغگویی متهم شد و مورد سرزنش پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفت. خداوند با نزول آیه 105 نساء/ 4 نادرستی گزارش بنیابیرق را که توسط اسیر ارائه شده بود «7» نشان داد: «انّا انزَلنا (1). جامعالبیان، مج 4، ج 5، ص 361؛ مبهمات القرآن، ج 1، ص 357؛ الاستیعاب، ج 1، ص 190
(2). تفسیر قمی، ج 1، ص 179؛ تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 566؛ تاریخ المدینه، ج 2، ص 411
(3). الاستیعاب، ج 1، ص 189
(4). تفسیر قمی، ج 1، ص 179؛ الاستیعاب، ج 1، ص 190
(5). الاصابه، ج 1، ص 239
(6). جامعالبیان، مج 4، ج 5، ص 360- 362؛ تاریخالمدینه، ج 2، ص 410- 413
(7). تفسیر قمی، ج 1، ص 178- 179؛ الاستیعاب، ج 1، ص 190
الَیکَ الکِتبَ بِالحَقّ لِتَحکُمَ بَینَ النّاسِ بِما ارکَ اللَّهُ و لا تَکُن لِلخانینَ خَصیما ما کتاب آسمانی را به راستی و درستی بر تو فرود آوردیم تا بر مبنای آن و به مدد آنچه خداوند به تو نمایانده است، بین مردم داوری کنی و مدافع خیانت پیشگان مباش» . بدین ترتیب، اسیر از طرف خداوند، به خیانت پیشگی وصف شد.
منابع
الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسد الغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ تاریخ المدینة المنوره؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ تفسیر القمی؛ تفسیر مبهمات القرآن؛ جامعالبیان عن تأویل آیالقرآن.